قوه تخیل دخترکم
امروز دو اتفاق جالب افتاد که تخیل زیبا و قوی تو رو بهم نشون میداد
1- داشتی برگه کارت رو انجام میدادی. یه مسیر پیچ خورده بود که باید از پایین به بالا می کشیدی. یه دفعه برگشتی گفتی: Mommy this is stomach
تو فیلم The Bloodmobile یه قسمت معده و روده رو نشون میده و روده های پیچ در پیچ که شبیه به همین تصویر برگه بود.
2- دستمال مرطوب برداشته بودی. یه کم بهشون ور رفتی و گفتی: Cloud is Raining! انگار که این دستمال ها ابر هستند و ازشون بارون میاد
شاهدخت زیبای من دوستت دارم. هر چه باشی، هر چه کنی من تا بی نهایت دوستت خواهم داشت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی